Friday, July 24, 2009

سرود آزادي




،اي آزادي

،اي روح جاودانه انديشه هاي بي زنجير

،تو در سياهچالها به منتهاي درخشش مي رسي

،زيرا تو آنجا بر كرسي قلب نشسته اي

.قلبي كه تنها اسير عشق توست

آن دم كه فرزندان تو را

در زير طاقهاي نمناك

در هواي تيره محروم از روز

،به كند و زنجير مي سپارند

لحظه اي است كه آنها با خون خويش

نشان فتح و پيروزي قوم خود را رقم مي زنند

و نام پر افتخار آزادي را بر بال هر نسيم در جهان مي پراكنند

،اي قلعه شيلن

زندان تو حريمي مقدس است

و زمين غم افزاي تو محرابي است

،كه قديسي چون بنيوار بر آن گام پيمود

،چندان كه نشان قدمهايش بر آن راهرو سرد و نمور

.كه چون خاك علفزار نرم و هموار مي نمود، بر جاي ماند

،باشد كه هيچيك از اين نشانها هرگز محو نگردد

زيرا هر نشان فرياد ستمديده اي است

.كه از ستم جباري در پيشگاه خداوند دادخواهي مي كند






شيلن: قلعه اي در غرب سوئيس، محل زنداني شدن فرانسوا بنيوار
.قهرمان شعر لرد بايرون


.ترجمه استادانه اين شعر از جناب دكتر الهي قمشه اي مي باشد

به اميد آزادي آزادانديشان از زندانهاي جهل و استبداد
به اميد حكمفرمايي روح عدالت و آزادي

1 comment:

Fereshteh said...

AAMMIINN