Monday, December 31, 2007

داستاني درباره ذن


داستاني درباره ذن از يك استاد دانشگاه نقل قول شده است.اين استاد به نزد مرشدي رفته بود
تا درباره فلسفه ذن از او سئوال كند. در مدتي كه مرشد با تاني مشغول تهيه چاي بود، استاد
دانشگاه به طور مشروح درباره اعتقاداتش به سخن گفتن پرداخت. مرشد شروع به ريختن
چاي در فنجان استاد كرد و به ريختن ادامه داد. فنجان پر شده و مرشد هنوز مشغول ريختن
چاي بود. استاد آخر طاقت نياورد و گفت: ”اين فنجان پر است! بيش از اين در آن جاي
،نمي گيرد!“ مرشد پاسخ داد: ”شما هم مثل اين فنجان از عقايد و گمانهاي خود پر شده ايد
“.چگونه مي توانم فلسفه ذن را به شما بياموزم پيش از اينكه شما فنجانتان را خالي كنيد


No comments: