Monday, December 31, 2007

هر چيزي دوست دارد هست شود


.هر چيزي دوست دارد هست شود و هر چه هستي دارد، شادمان است
آنچه تو ميوه اش مي نامي، هنگامي كه آبدار و لذيذ مي شود، و پرنده اش
.مي نامي، هنگامي كه نغمه مي خواند، همان شادي است
اينكه آدمي براي خوشبختي زاده شده است، بي شك نكته اي است كه
از سراسر طبيعت مي آموزيم. تلاش براي كامجويي است كه گياه را به
.جوانه زدن وا مي دارد، كندو را از عسل مي آكند و قلب آدمي را از نيكي


به درستي نمي دانم چه كسي مي تواند آورنده من بر روي زمين باشد. به
من گفته اند كه آن كس خداست، و اگر او نبوده، پس چه كسي بوده است؟

به راستي احساس شادي ام از زيستن چنان نيرومند است كه گاه به ترديد
مي افتم و از خود مي پرسم آيا هوس بودن، حتي اگر نبودم، در من وجود
نمي داشت؟

آندره ژيد

No comments: