Monday, May 17, 2010

Give me some music



“ Give me some music;

music, moody food

Of us that trade in love.”


Cleopatra
William Shakespeare




The man that hath no music in himself,
Nor is not mov'd with concord of sweet sounds,
Is fit for treasons, stratagems, and spoils
The motions of his spirit are dull as night,
And his affections dark as Erebus
Let no such man be trusted.


William Shakespeare




A Midsummer Night's Dream
William Shakespeare


How sour sweet music is,


William Shakespeare



I
enjoy reading
Shakespeare's writings.
I like his unique writing style and
the philosophy behind his works though
I
acknowledge that some of his writings esp those
which are full of elaborate metaphors and conceits
are a little difficult to understand but
I
enjoy deciphering them:)
Parisa

Wednesday, May 5, 2010

قطعه اي از نمايشنامه شكسپير

پرده پنجم

صحنه اول
بلمونت- خيابان منزل پورشيا


لورنزو- ماه ميدرخشد، در چنين شبي كه نسيم دلكش به درختان
،آهسته بوسه ميزد و آنها در عالم سكوت فرو رفته بودند
...در چنين شبي

....

.....

!چقدر مهتاب در اين دامنه زيبا جلوه ميكند
.ما در اين نقطه مي نشينيم تا آهنگ موسيقي به گوشمان برسد
.آرامش و سكوت شب با ترانه هاي دلنشين هماهنگي دارد
ببين چطور صحنه آسمان با قطعات زرين درخشان
.ترصيع شده است
در اين جا ستاره كوچكي هم نيست كه در حركت خود
مانند يك فرشته نغمه سرايي نكند و
. با آهنگ فرشتگان هم آهنگي نداشته باشد

...
....
.....

،انساني كه وجودش عاري از موسيقي باشد و هم آهنگي
نغمه هاي دلنشين در او تاثير نكند و
.به چنين شخصي نبايد اعتماد داشت

.....

.به موسيقي گوش فرا ده


(پورشيا و نريسا وارد مي شوند)

پورشيا- آن نوري كه مشاهده مي كنيم در تالار من ميدرخشد
.ببين نور آن شمع كوچك تا چه مسافتي ميرسد
.در دنياي پليد هم كردار نيك همينطور درخشندگي دارد

.نريسا- وقتي كه ماه ميدرخشيد ما شمع را نميديديم
پورشيا- بلي، يك شكوه عاليتر شكوه كوچكتر را تاريكتر جلوه
.ميدهد

...
....

.صداي موسيقي به گوش ميرسد


.پورشيا- و هيچ چيز بجز در وضع مناسب خود خوب نيست
.بنظر من اين نغمه ها دلنشين تر ازهنگام روز است

.نريسا- سكوت اين خاصيت را به آن مي بخشد

...
...

چه بسا چيزهايي كه در فصل مناسب خود به تكامل واقعي خويش
.ميرسند و شايسته تحسين ميگردند


.آرام باش. ماه در كنار ”انديميون“ خفته و مايل نيست بيدار شود

--


انديميون“، نام جواني بسيار زيبا بود كه بخاطر خواب ممتدش”
شهرت داشت. هنگام خواب چشم الهه ماه بر او افتاد و به او
.دلبستگي پيدا كرد و پايين آمد و او را بوسيد و در كنارش خوابيد



برگرفته از كتاب: كمدي تاجر ونيزي

اثر: ويليام شكسپير