Friday, February 26, 2010

Extraordinarily Painter!

Painting from: Seven-year-old Kieron Williamson
He is just seven-year-old and paints like an old master!!!
It's amazing!!!

دعا براي عشق



من ذره اي از عشق خويش را در هر بلوري، در هر سنگي، در
هر گل، در هر سبزه و در خاك گذاشتم و آنان در پاسخ به من
عشق ورزيدند، و من با زمين يكي شدم. آن گاه تصميم گرفتم
عشقم را درآب بگذارم، در اقيانوس ها، در رودخانه ها، در
باران، در برف. و آنان به من عشق ورزيدند و من با آنان
يكي شدم. و عشق من همچنان بيشتر و بيشتر مي شد. آن گاه
.اراده كردم تا عشق خويش را به هوا دهم و به باد
با زمين، با باد، با اقيانوس ها و با طبيعت به وحدت نيرومندي
.رسيدم و عشق من هنوز رشد مي كرد

سرم را به سوي آسمان چرخاندم، به سوي خورشيد، به سوي”
ستارگان، و ذره اي از عشقم را در هر ستاره، در ماه و در
خورشيد نهادم، و آنان نيز به من عشق ورزيدند. و من با ماه
و خورشيد و ستارگان يكي شدم، و عشق من همچنان رشد
مي كرد. آن گاه ذره اي از عشق خويش را به هريك از آدميان
دادم و با همه بشريت يكي شدم. هرجا مي روم، با هر كه
روبه رو مي شوم، خويش را در چشمانش مي بينم، زيرا من
“.بخشي از همه چيز هستم، زيرا كه دوست مي دارم

.شكر، آفريدگار جهان، براي موهبت زندگي كه به من دادي
شكر براي هر آنچه حقيقتا نيازمندش بودم و به من دادي. شكر
.براي تجربه اين بدن زيبا و اين ذهن شگفت انگيز
شكر براي اين كه با همه عشقت، با روح پاك و بيكرانت، با
.نور گرم و درخشانت در درون من زندگي مي كني

شكر براي اين كه از كلام من، چشمان من و قلب من استفاده
مي كني تا عشقت را به هرجا كه مي روم با ديگران تقسيم
كنم. من تو را همان گونه كه هستي دوست مي دارم، و چون
آفريده تو هستم، خويش را همان گونه كه هستم، دوست مي دارم
.مرا ياري ده تا عشق و آرامش را در قلب خويش حفظ كنم


دكتر دون ميگوئل روئيز




The Four Agreements



1. Be Impeccable With Your Word
Speak with integrity. Say only what you mean.
Avoid using the word to speak against yourself or
to gossip about others. Use the power of your
word in the direction of truth and love.


2. Don't Take Anything Personally
Nothing others do is because of you. What others
say and do is a projection of their own reality, their
own dream. When you are immune to the opinions
and actions of others, you won't be the victim of
needless suffering.


3. Don't Make Assumptions
Find the courage to ask questions and to express
what you really want. Communicate with others as
clearly as you can to avoid misunderstandings,
sadness and drama. With just this one agreement,
you can completely transform your life.


4. Always Do Your Best
Your best is going to change from moment to
moment; it will be different when you are healthy
as opposed to sick. Under any circumstance,
simply do your best, and you will avoid
self-judgment, self-abuse and regret.


Don Miguel Ruiz



چهار ميثاق



.اولين ميثاق - با كلام خود گناه نكنيد
.دومين ميثاق - هيچ چيز را به خود نگيريد
.سومين ميثاق - تصورات باطل نكنيد
.چهارمين ميثاق - هميشه بيشترين تلاشتان را بكنيد


اين چهار ميثاق خلاصه چگونگي استاد شدن در دگرگوني است- يكي
از استادي هاي تولتك ها( زنان و مرداني خردمند كه در خطه جنوبي
مكزيكوسيتي زندگي مي كنند و به كشف و حفظ معرفت معنوي و
( .آيين هاي باستاني مي پردازند
معرفت، آن جا در انتظار شماست تا از آن استفاده كنيد. تنها لازم
.است كه اين ميثاق ها را بپذيريد و به معنا و اقتدار آنها احترام بگذاريد
اگر در رعايت اين ميثاق ها شكست خورديد، خود را مورد قضاوت
قرار ندهيد. اجازه ندهيد كه قاضي درونيتان اين رضايت را به دست
آورد كه شما را محكوم كند. محكم و پرطاقت باشيد. دوباره برخيزيد و
.دوباره با خود ميثاق ببنديد
پاداش اين مسير فائق آمدن بر تجربه رنج بشري و تبديل شدن به
.تجسم خداوند است


برگرفته از كتاب: چهار ميثاق
كتاب خرد سرخپوستان تولتك
دون ميگوئل روئيز



نيروي كلام



كلام شما قدرتي است كه براي آفرينش در دست داريد. كلام موهبتي
است كه مستقيما از سوي خداوند به شما عطا شده است. در سفر
،آفرينش عهد قديم، هنگامي كه از آفرينش جهان سخن مي رود
:گفته شده
“. در آغاز كلمه بود، و كلمه نزد خدا بود، و خدا كلمه بود”
.شما از طريق كلام توان آفرينندگي خويش را بيان مي كنيد
.از طريق كلام است كه همه چيز را متجلي مي كنيد
،كلام تنها يك نشانه يا يك نماد مكتوب نيست. كلام يك نيروست
اقتداري است كه براي بيان و ارتباط برقرار كردن، انديشيدن و
.نهايتا براي آفرينش رويدادهاي زندگي خود در اختيار داريد
كلام قدرتمندترين ابزاري است كه به عنوان موجودي بشري در اختيار
داريد و اين ابزاري جادويي است. اما مانند شمشيري دو لبه، كلام شما
مي تواند زيباترين روياها را بيافريند و يا همه چيز را در اطراف شما
نابود سازد. يك لبه آن استفاده نادرست از كلام است كه دوزخي واقعي
مي سازد. لبه ديگر آن، بي عيب و نقص بودن كلام است، معصوم بودن
آن است، كه فقط زيبايي، عشق و بهشت زميني را مي آفريند. كلام، بسته
به اين كه چگونه مورد استفاده قرار گيرد، ممكن است شما را آزاد سازد
.و شما را از آنچه اكنون هستيد، بيشتر در بند كند
همه افسوني كه شما در اختيار داريد، مبتني بر كلام است. كلام شما
!افسون خالص است و استفاده نادرست از آن، جادوي سياه


برگرفته از كتاب: چهار ميثاق
دون ميگوئل روئيز



Thursday, February 25, 2010

آزادي انتقاد



تا آزادي انتقاد در كار نباشد، ستايش ارزنده اي نيز وجود نمي تواند ”
“.داشت


جمله معروف بومارشه كه يكصد سال است بصورت شعار در سرلوحه
.روزنامه فرانسوي فيگارو به چاپ ميرسد




گاتاها



سخن ها را بشنويد و با انديشه روشن درآنها بنگريد و
.راهي را كه بايد در پيش گيريد، براي خود برگزينيد



.دانا راستي را بر مي گزيند و نادان دروغ را



اي مزدا، هنگاميكه تو را با نيروي انديشه ام شناختم، دريافتم كه تو
سرآغاز و سرانجام هستي و آن سرچشمه انديشه نيكي كه به
.آدميان آزادي گزيمش داده اي تا راه راستين خويش را برگزينند



كسي كه راه فروغ را در اين انتخاب برمي گزيند، از آن پس
!دوست و ياور اهورامزدا است نه بنده بي اختيار و سر به فرمان او



اهورامزدا با خداوندي و سروري خود، رسايي و جاودانگي و راستي و
شهرياري و پاك منشي را به آن كس ارزاني مي دارد كه در
انديشه و در كردار دوست او باشد. ياور ارجمند اهورا كسي است كه
.گفتار و كردارش، نشان از راستي و نكويي دهد


(برگرفته از: گاتاها(سرودهاي زرتشت



Thursday, February 18, 2010

شراب ناپرورده



من شرابي مي نوشم كه پرورده هيچ مي فروش نيست
در جامي از مرواريد
كه دست هيچ شيشه گر بدان نرسيده است
و جوهر مستي بخش آن شراب را
.در هيچ ميخانه اي در ساحل رود راين نمي تواني يافت

من مستم از هواي لطيف
و هم آغوشي مي كنم با ژاله و شبنم
و روزهاي بلند تابستان
مست وحيران
-از در ميكده ها بيرون مي آيم
آنجا كه شراب زرد خورشيد را
-در جام فيروزه رنگ فلك ريخته اند
هنگامي كه زنبورها از شيره گياهان مست شوند
،و خداوند باغ، آنها را از ميخانه گل بيرون كند
هنگامي كه پروانگان چنان مست و بي خود شوند كه
ديگر شراب نستانند
من، همچنان، تشنه و مخمور، بيش از پيش، باده مي نوشم
تا كروبيان عالم بالا كلاه سپيد بر سر بچرخانند
و شتابان به سوي پنجره آيند
تا نظاره كنند
اين مست كوچك لايعقل را
.كه در آفتاب آرميده است


اميلي ديكينسن
برگرفته از كتاب در قلمرو زرين
دكتر الهي قمشه اي




A Liquor Never Brewed

I taste a liquor never brewed –
From Tankards scooped in pearl –
Not all the vats upon the Rhine
Yield such an Alcohol!

Inebriate of Air – am I –
And Debauchee of Dew –
Reeling – thro endless summer days –
From inns of Molten Blue –

When "Landlords" turn the drunken Bee
Out of the Foxglove's door –
When Butterflies renounce their "drams" –
I shall but drink the more!

Till Seraphs swing their snowy Hats –
And Saints – to windows run –
To see the little Tipple
Leaning against the sun.


Emily Dickinson