Thursday, August 14, 2008

تفالي بر ديوان حافظ




خوشتر از فكر مي و جام چه خواهد بودن
تا ببينم كه سرانجام چه خواهد بودن

غم دل چند توان خورد كه ايام نماند
گو نه دل باش و نه ايام چه خواهد بودن

مرغ كم حوصله را گو غم خود خور كه بر او
رحم آن كس كه نهد دام چه خواهد بودن

باده خورغم مخور و پند مقلد منيوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن

دسترنج تو همان به كه شود صرف به كام
داني آخر كه به ناكام چه خواهد بودن

پير ميخانه همي خواند معمايي دوش
از خط جام كه فرجام چه خواهد بودن

بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل
تا جزاي من بدنام چه خواهد بودن




No comments: