Wednesday, December 12, 2007

بهار عارفان



...گويند پاييز، بهار عارفان است

رقص باد در ميان شاخساران، برگ ريزان خزان دل انگيز را به تماشاگه
.ديده و دل مي گذارد
!و براي عارف، هر تماشايي رهي است پنهان بسوي آن تماشايي
و چه خوش رهي است از ديده بسوي دل كه نشان عشق بر تار و پود
.جان مي نشاند
!قلب عارف بسان پاييزان طبيعت رنگ مي بازد در برابر رنگ رخ دوست
و در خيال رسيدن به بارگه اش، خزان عارفانه را موسم تزكيه جان
.مي داند از هر آنچه غير اوست

!و چه ضيافتي خوشتر از تزكيه جان و پيوستن به جان


نوشته: پريسا پرندين

1 comment:

Anonymous said...

Good job Parisa, good job!